نسيم سحر

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

خاطره شهدا

02 آبان 1396 توسط درياي بي كران

​#خاطره

#شهید_محمد_رضا_دهقان_امیری

« به نقل دوست شهید »

 

تازه یه تصادف سخت کرده بود و شده بود سوژه اون روزها؛ پشت کمرش کشیده شده بود روی آسفالت خیابان و از اصطکاک کمرش سوخته بود.
نمیتوانست کمرش رو خم کنه برا همین اگر هوس آب میکرد باید یکی اینطوری آبش میداد که هم آبش میدادیم و هم حسابی سر به سرش میذاشتیم? 

تو همون ایام بود که بهش گفتم واقعا ایندفعه داشتی میمردیا…
 

دست کرد تو جیبش و کیف پولش رو در آورد یه کاغذ درآورد گفت این وصیت نامه امه هر وقت بگن بیا برو، آمادم!!! ? 

فرق ما ک شهدا اینه که ما اهالی حرفیم و آنها از اهالی عمل…
 

#شهید کسی است که به مقام #شهود رسیده است یعنی از یک جایی به بعد ما هنوز داریم میگوییم و میشنویم ولی او میبیند.. 

از شنیدن تا دیدن فقط یک قدم فاصله است که آن یک قدم عمل است.. 
به کرات در جلسات محرم گفته ام که اگر فقط یک محرم، محرم شویم و بفهمیم که چه شده است یقین بدانید که به محرم  سال آینده نمیرسیم.. 
و من یقین دارم در شام #محمدرضادهقان فهمید که با رفتن محرم رفت… 

قال الصادق علیه السلام:

“لو قتل الارض به الحسین ماکان سرفا “

اگر همه اهل زمین برای حسین علیه السلام کشته شوند اسراف نیست… 
? کافی ج 8 ص 255
خیلی این عکسشو میخواست که بفرستم واسش ولی نمیدونم چی شد که نتونستم که امروز پیداش کردم 

خلاصه محمد جان ببخشید که دیر شد..?

#حسین_وصالی

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

نسيم سحر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس